جنبشی که نظام سرمایه داری امریکا و غرب را زمین خواهد زد.
پس از فروپاشی شوروی سابق و نظام کمونیستی و سوسیالیستی، سران غرب به ویژه آمریکایی ها با ادعای تک الگوبودن نظام سرمایه داری تلاش کردند تا حاکمیت خود بر جوامع غربی و سپس سراسر جهان را اجرایی سازند. پس از دو دهه مردم غرب دریافته اند که این ادعا نه تنها کارایی نداشته، بلکه صرفاًبرای اعمال دیکتاتوری حاکمان بر آنها بوده است که موجب شده، آنها حاکمیت طبقه ای محدود بر سراسرجامعه را بپذیرند.
مقام معظم رهبری :
مردم آمریکا در واقع به حاکمیت اقلیت یک درصدی بر اکثریت نود و نه درصدی معترض هستند که مالیات و پول مردم آمریکا را هزینه براه انداختن جنگ در افغانستان و عراق و حمایت از رژیم صهیونیستی میکنند.
ممکن است حکومت آمریکا با شدت عمل، این جنبش اعتراضی را سرکوب کند اما نمی تواند ریشه های آن را از بین ببرد.
ریشه های این حرکت در آینده آن چنان گسترش خواهد یافت که نظام سرمایه داری آمریکا و غرب را زمین خواهد زد ادامه مطلب ...روزی که امام خمینی (ره) در نامه تاریخی خود به گورباچف رئیس حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی، فروپاشی نظام کمونیست را پیشبینی و وی را به دامان اسلام دعوت کرد، فرمودند: شما اگر بخواهید در این مقطع تنها گرههای کور اقتصادی سوسیالیسم و کمونیسم را با پناه بردن به قانون سرمایهداری غرب حل کنید، نه تنها دردی از جامعه خویش را دوا نکردهاید بلکه دیگران باید بیایند و اشتباهات شما را جبران کنند چراکه امروز اگر مارکسیسم در روشهای اقتصادی و اجتماعی به بنبست رسیده، دنیای غرب هم در این مسائل البته به شکل دیگر و نیز در مسائل دیگر گرفتار حادثه است.
این حوادث را امام راحل 23 سال پیش و مقام معظم رهبری در زمانی که غرب در آرامش زندگی میکرد، پیشبینی کردند و فرمودند که این حرکت بیداری تا قلب اروپا خواهد رفت و امروز جهان در آستانه یک تحول عظیم ساختاری قرار گرفته که اهمیت آن از فروپاشی نظام سوسیالیستی اتحاد جماهیر شوروی کمتر نیست.
فقیهان بزرگ شیعه, چنانکه اشاره شد, از آغاز ساماندهى نگارش فقه, در کـنـار و هـمراه بحثهاى فقهى هر جا شایسته دیده از اشاره به مساله و یـا طـرح و بـحـث آن,هـیـچ گاه خوددارى نورزیده و در بحثهاى گوناگون فـقـهـى:نمازجمعه در زمان غیبت, جمع آورى و مصرف خمس و زکات, حکم به رویـت هلال, جهاد, انفال, امر به معروف و نهى از منکر, اولیإ عقد در بـحـث بـیـع و نـکـاح, حجر, قضإ, حدود و... کم و بیش به پاره اى از زوایـاى ولایـت فـقـیه پرداخته اند.
و هر زمان که زمینه هاى اجتماعى و سـیاسى حکومت و ولایت فقیه را سازگار و سازوار بازشناخته اند, به شرح از آن سخن گفته اند.
بـه عنوان نمونه در عصر شاهان صفوى و در روزگار قاجار, به انگیزه ها و دلـیلهاى گوناگون مذهبى, سیاسى و اجتماعى, فقیهان و عالمان دین در عـرصـه سـیـاست و حکومت, کم و بیش داراى جایگاه و نقش چشم گیرى بوده انـد, از ایـن روى, بـحـث ولایت فقیه, به گونه درخور شایسته در کانون گفت وگو و بحثهاى فقهى و فنى قرار گرفته است.
نگارش رساله هاى جداگانه در گزاره ها و بر نهاده هاى عبادى, سیاسى و اجـتـمـاعى اسلام, مانند: نماز جمعه جهاد, خراج1 و... از سوى عالمان دیـن در روزگـار صـفـویان, و طرح مساله ولایت و نیابت عامه فقها, خود شـاهـد عـدلـى اسـت بـر این که اصل مساله ولایت فقیه, هیچ گاه از چشم انـداز فـقـیـهان به دور نبوده و اگر در برهه هایى از زمان کم رنگ و گـذرا مـطرح شده, به خاطر ناسازگارى مزاج روزگار و مهیا نبودن زمینه هـاى سـیـاسـى و اجتماعى, بوده است. محقق کرکى و معاصر وى جناب فاضل قـطـیـفـى دربـاره ولایـت فقیه, حوزه اختیار و قلمرو کارى آن, به چند وچـونـهاى دقیق علمى و فقهى پرداخته اند و محقق کرکى اتفاق اصحاب را بـر ولایـت و نیابت عامه فقها در تمامى امور بسته به اراده جامعه نقل مى کند.2