نواب صفوی و فداییان اسلام از منظر امام

در سالیان اخیر پاره ای از عناصر و جریانات سیاسی در راستای اهداف و آمال گروهی خویش به فضاسازی علیه مبارزات حق طلبانه و آرمان گرایانه جمعیت فدائیان اسلام و شهید نواب صفوی پرداخته‌اند. این جریان تبلیغی، القاء دیدگاه منفی حضرت امام (ره) نسبت به حرکت و اقدامات این جمعیت است که از جمله مصادیق آن می‌توان به بخش‌هایی از خاطرات آقای منتظری و نیز مقاله آقای علی اکبر محتشمی در یکی از واپسین‌ شماره‌های روزنامه توقیف شده "بیان " اشاره نمود. آنچه در پی می‌آید خاطرات شماری از منسوبین نزدیک امام(ره)، در جهت تبیین نظرات ایشان نسبت به شهید نواب و زدودن شائبه های مغرضانه از این دست و تجلیل از حرکت آرمان گرایانه و جسورانه آن شهید بزرگوار است که به شفافیت موضوع کمک خواهد کرد.
*آیت الله شهید سید مصطفی خمینی (ره)

جمعیتی در ایران معروف بودند به فدائیان اسلام، رئیس آنها مردی بود به نام سیدمجتبی نواب صفوی که واقعا دلیر و توانا بود و از روی احساس سنگ اسلام را به سینه می‌زد و نمی‌توان او را دور از حقیقت دانست. مرد شماره دو آنها دوست عزیز خودم مرحوم سید عبدالحسین واحدی بود. این طایفه از دیر زمانی در قم زیست می‌کردند. آن وقت‌ها ما قم بودیم و از دور آنها را می‌پاییدیم. تا آنکه شبانه عده‌ای با چوب و چماق در پیش چند صد نفر طلبه بر آنها هجوم بردند و آنان را زدند که دیگر کار به آخر رسیده بود و دیگر نتوانستند در قم بمانند . در نتیجه رحل اقامت را به تهران بردند تا سرانجام به دست پسر رضاخان و با سکوت مرگبار علماء‌ آنها را تیرباران کردند. اگر چه دوست من سید عبدالحسین را در جای دیگر از بین بردند و داغش را در دل ما گذاردند.
ر. ک. به: یادها و یادمان‌ها از آیت الله سید مصطفی خمینی ج1، ص205 - 204
ادامه مطلب ...

پیروزی از آن رهروان راه حق است ...


توی این پست وبلاگم از طرف خیلی از آدم های ... نظرات خیلی خیلی توهین آمیزی گذاشته شد توهین هایی حتی به آقا امام زمان (عج) که البته از طرفداران چنین آدم هایی بعید هم نیست.

تنها دعایی که می شه در حق این افراد کرد اینه که الهی به راه راست هدایت شوند و انشاءالله آقا امام زمان (عج) هر چه زودتر ظهور فرمایند و این جماعت رو .....

راستش نمی دونم باید چی بنویسم چون خیلی متآثر شدم و از آقا امام زمان از طرف این افراد معذرت خواهی کردم....

برای سلامتی و ظهور هر چه زودتر ایشان صلوات

ادامه مطلب ...

بررسی نقش خواص دوپهلو در فتنه اخیر

آنان که همواره به‌گونه‌ای اعلام موضع کرده‌اند که هم چیزی گفته باشند و هم به گمان خود جانب احتیاط را رعایت کرده باشند و به‌قولی تلاش کنند نه سیخ بسوزد و نه کباب، با سئوالی جدی روبه‌رو هستند و آن چرایی این نحو موضع‌گیری است.


بیش از هفت ماه از برگزاری انتخابات باشکوه ریاست‌جمهوری دهم سپری شده و کشور طی این مدت شاهد اتفاقات گوناگون و بعضاً بی‌سابقه‌ای بوده است.
در طول این مدت، جریان‌های سیاسی، شخصیت‌ها و نخبگان عرصه‌های گوناگون، اپوزیسیون داخل و خارج کشور و همه و همه دیدگاه‌ها و نظرات خود را درباره وقایع مختلف اعلام کرده‌اند.
برخی صریح و شفاف و بعضی هم در لفافه، کنایه‌آمیز یا دوپهلو. آنان که صریح و شفاف موضعی له یا علیه اتخاذ کرده‌اند، هم تکلیف خودشان را روشن کرده‌اند و هم تکلیف مردم با آنها روشن است؛ اما آنان که همواره به‌گونه‌ای اعلام موضع کرده‌اند که هم چیزی گفته باشند و هم به گمان خود جانب احتیاط را رعایت کرده باشند و به‌قولی تلاش کنند نه سیخ بسوزد و نه کباب، با سئوالی جدی روبه‌رو هستند و آن چرایی این نحو موضع‌گیری است.
این نوشتار بر آن است تا برخی دلایل این دو پهلویی را بازشناسی کند.
1)‌ برخی خواص مورد نظر، در جریان رقابت‌های انتخاباتی علناً یا در خفا پشت سر نامزدهای ناکام انتخابات بویژه آقای موسوی بودند و شکست این نامزدها، شکست آنان نیز محسوب می‌شد.
لذا شاید حداقل در وهله اول از آنچه پیش آمد خیلی ناراحت نبودند و امید داشتند اعتراضات غیرقانونی به جایی برسد، خصوصاً آنکه بعضاً پیش‌بینی هم کرده بودند!‌این خواص از سویی هم به دلیل روحیه محافظه‌کاری، هم تعلقات یا رودربایستی که با نظام و رهبری داشتند و هم نگران از این که همه تخم‌مرغ‌هایشان را در سبد آقای موسوی بگذارند، یا سکوت پیشه کردند و یا حداکثر مواضعی دوپهلو اتخاذ کردند.

2)‌‌ غالب خواص مورد نظر، همچنین نسبت به نامزد پیروز نه این که انتقاد داشتند یا رقیب بودند، بلکه به‌دلایلی درست یا غلط به مرز کینه و نفرت نزدیک شده‌اند و پیروزی قاطع دوباره احمدی‌نژاد آتش این کینه را برافروخته بود.

ادامه مطلب ...