جایگاه وحقوق زن از دیدگاه حضرت امام خمینی

امام خمینی در مناسبت های مختلف در بیاناتشان جایگاه ومنزلت حقیقی زنان رااز دیدگاه اسلام بیان داشته اند.در دیدگاه امام خمینی ،زن دارای مرتبه و منزلتی است که هیچ مکتب و مرام مدعی رعایت حقوق زنان و جامعه از جمله مدعیان فمنیستی –که زن را تا سطح یک ملعبه ویا ابزار کار نزول داده است-یارای دسترسی به آن نیست.

کرامت وجودی زن

در مکتب امام خمینی (ره) زن بسیار تکریم شده و در اوج قرار دارد.ایشان در این باره می فرمایند:اسلام می خواهد که زن ومرد رشد داشته باشند.اسلام زن ها را نجات داده است از آن چیزهایی که در جاهلیت بود.آنقدری که اسلام به زن خدمت کرده است ،خدا می داند که به مرد خدمت نکرده است.شما می دانید که در جاهلیت ،زن چه بوده است ودر اسلام چه شده است.در زمانی که پیغمبر اسلام آمد ،زن ها را هیچ حساب می کردند .اسلام زن ها را قدرت داده است.

زن ؛ مربی سعادت

امام خمینی به اغراض سوء دیدگاه های فمینیستی وانتظاری که از زن دارند، توجه داشته وهمواره به جایگاه آنان وتاثیری که در جوامع دارند تاکید می ورزیدند:

اگر زنان شجاع و انسان ساز از ملت ها گرفته شوند ، ملت ها به شکست وانحطاط کشیده می شوند.اسلام به شما زن ها آنقدر احترام قایل است که برای مردها نیست. اسلام می خواهد شما را نجات بدهد. اسلام شما را می خواهد از این ملعبه هایی که اینها می خواهند شما را ملعبه قرار بدهند نجات بدهد.اسلام می خواهد شما را یک انسان کامل تربیت کند.

«زن انسان است. آن هم یک انسان بزرگ .زن مربی جامعه است، از دامن زن انسان ها پیدا می شوند.مرحله ی اول مرد و زن صحیح ، از دامن زن است.سعادت وشقاوت کشورها بسته به وجود زن است.زن با تربیت صحیح خویش انسان درست می کند وبا تربیت صحیح خودش کشور را آباد می کند .زن مبدأ همه ی سعادت ها باید باشد.»

حقوق زن در اسلام (از دیدگاه امام خمینی(ره))

یکی از مباحثی که بازار آن گرم است وبه عنوان حربه ای برای تشویق افکار زن ها از آن استفاده می شود، موضوع ازدواج و طلاق است.خرده گیران بدون توجه به اختیاری بودن انتخاب زوج با دست آویز قرار دادن نمونه هایی ، زنان را بنده ی مرد قلمداد می کنند و معتقدند که اختیار طلاق در دست مردان ، تبعیضی برای زنان است.امام خمینی (ره) با اشاره به این موضوع و اختیاری که اسلام برای زنان قرار داده می فرمایند:

« در نظام اسلامی ، زن همان حقوقی را دارد که مرد دارد؛ حق تحصیل، حق کار، حق مالکیت، حق رأی دادن ، حق رأی گرفتن .لیکن هم در مرد ، مواردی است که چیزهایی به دلیل پیدایش مفاسد بر او حرام است وهم در زن مواردی هست که حرام شده است .اینکه در خارج منعکس کرده اند که در اسلام با زن ها به خشونت رفتار می شود ،امر غیر صحیحی است وتبلیغات باطلی است که از مغرضین حاصل شده و الّا مرد و زن هر دو در اسلام اختیاراتی دارند.اگر اختلافی هست در هر دو هست وآن مربوط به طبیعت آنان است.»

برای همه یک محدودیت هایی هست. محدودیت های شرعی والهی ،محدودیت هایی است که به صلاح خود جامعه است ، نه اینکه برای جامعه یک چیزی مثلا نافع بوده است که برایش محدودیت ایجاد کرده اند.

زن هایی که می خواهند ازدواج کنند ، از همان اول می توانند اختیاراتی برای خودشان قرار دهند که نه مخالف شرع باشد ونه مخالف حیثیت خودشان .می توانند از اول شرط کنند که چنان چه مرد فساد اخلاق داشت، اگر بد زندگی کرد با زن ،اگر بد خلقی کرد با زن ،وکیل باشند در طلاق ، اسلام برای آنها حق قرار داده است.اسلام اگر محدودیتی برای مردان وزنان قائل شده است همه به صلاح خودتان بوده است.تمام قوانین اسلام چه آنهایی که توسعه می دهد ،چه آنهایی که تهدید می کند،همه به صلاح خود شماست،برای خود شماست.

همان طوری که حق طلاق با مرد است ،حق این را قرار داده است که شما در وقت ازدواج شرط کنید با او که اگر چه کردی یا چه کردی ،من وکیل باشم در طلاق؛ واگر این شرط را کرد،دیگر نمی تواند اورا (زن را) معذور کند. اگر این در ضمن شرط یا در ضمن عقد واقع شد نمی تواند او را (زن را) محدود کند؛ نمی تواند بد اخلاقی کند.

اگر مردی با زن خودش بد رفتاری کرد، درحکومت اسلام اورا منع می کنند .اگر قبول کرد تعزیر می کنند، حد می زنند و اگر قبول نکرد مجتهد طلاق می دهد.خداوند همان طوری که قوانینی برای محدودیت مردها در حدود این که فساد برآنها راه نیابد دارد، در زن هم دارد ، همه برای صلاح شماست، همه ی قوانین اسلامی برای صلاح جامعه است.

امام خمینی (ره) به زنان می فرمایند:

«... آنقدری که اسلام خدمت به شما کرد، به مردها آنقدر خدمت نکرد.اسلام ، شما را حفظ کرد وشما هم متقابلا اسلام را حفظ کنید.»

همان طور که مردها باید در امر سیاسی دخالت کنند وجامعه ی خودشان را حفظ کنند، زن ها هم باید دخالت کنند وجامعه را حفظ کنند.البته با حفظ آن چیز ی که اسلام فرموده است؛ که به حمدالله امروز در ایران جاری است.»(سه منبع اول)

خداوند در آیه ی 228 سوره بقره می فرمایند:

زن مانند مرد از تمام مزایای زندگی برخوردار است وهمان حقوقی را دارد که مردان بر زنان درجه وبرتری دارند.

اسلام تا آن حد برای زنان شرافت و حرمت قائل شده ورعایت حال زنان را کرده که کلیه مخارج زن را به عهده ی مرد وتمام مخارج فرزندان را به عهده ی پدر قرار داده است و زن هر قدر هم که ثروتمند باشد مجبور نیست از مال خود خرج فرزند نماید مگر به میل خود و در هر حال از ترکه شوهر هم 4/1 د رحالی که فرزند نداشته باشد ودر صورت داشتن فرزند 8/1 ارث می برد.(عماد زاده، ص 53)

زن در قاموس اسلام

زن در قاموس اسلام برای کمال روح انسان است و این زبان گویای قرآن است که می فرماید:

« ای مردم جهان از خدایی بترسید که همه شما را از یک نفس و یک شخص بوجود آورده و از نوع خود شما برای شما همسری آفرید و مردان و زنان بسیاری از آن دو پدید آورده و از اکناف جهان پراکنده ساخت.» (سوره نساء آیه 1)

در این آیه سازمان آفرینش زن وخط سیر او با مرد در یک وحدت اصلی و یک شخصیت و هستی انسانی دارای مساوات کامل نشان داده شده است ولی بر اساس تقوی وهشدار دادن .زن با مرد در احترام و خون و مال و ناموس و رعایت حقوق و شخصیت و آبرو یکسان است همان احترامی که مرد در حضور و غیب دارد ،در مال و حقوق دارد ، در داخل و خارج دارد و در کاوش و جستجو دارد ، زن نیز همانگونه است.(عماد زاده ، ص88)

اسلام می خواهد زنی تربیت کند که دارای احترام واقعی و سزاوار شخصیت حقیقی مادری باشد.اسلام زنانی تربیت نمود که نه تنها موجب تسکین آرامش فقط شوهر بودند بلکه شمع فروزان هدایت وارشاد خانواده و گرم کننده کانون زندگی به لطف تبادل عواطف بودند و مادر ارزنده و مطاع و محترم و ارجمند و مؤ ثر و قابل اعتماد وثوق بوده اند.

این مراتب فضیلت و کمال با کار و کوشش هم منافات ندارد بلکه با بی بندوباری و بالهوس و شهوت انگیزی و تقلید کورکورانه منافات دارد و متباین است .استخدام زن برای کار و کوشش در راه تهیه ماکل و ملبس ومسکن برای زنان بی سر پرست واجب است، اما مشروط بر اینکه استخدام زن بر خیانت و جنایت و دزدی و جاسوسی و غمازی وشهوت انگیزی و فساد و تبه کاری و وسیله سرقت نباشد.

وقتی که زن از حدود خویش تجاوز نمود روابط خانوادگی گسیخته میشو د و عواطف ضعیف و تحلیل می رود و به جای آن بد بینی و بد اندیشی و تهمت و افترا و خشم و غضب جایگزین می گردد .زنی که موجب تشکیل خانواده گردد و علت مبقیه حیات میلی و نسل و ن‍ژاد باشد هر چند،به صورت زیبا باشد به سیمای عفریت مهیب و خانمان سوز ودیو جانگداز تجلی می نماید.

اسلام زن را جزئی از نفس انسانی و سازنده جنس بشر و پایدار محیطی که آدمی دوران ممتدی را در سر پرستی او باید بگذراند می داند. (عماد زاده ،صص91-90)

تربیت زن دراسلام

در اعصار گذشته برای زن اهمیتی قائل نبودند و زن را به مثابه بازیچه و وسیله ی تفرح ودفع غریزه های جنسی می دانستند و در تربیت زن آنچنان که میل مرد بود تربیت می نمودند.

تنها اسلام است که برای زن استقلال و شخصیت خاصی قائل شد وتربیت اصولی مادری برای او وضع نموده و او را دوش به دوش مرد در حقوق و عادت قرار داد ودر عواطف سریعتر و رقیق تر و در جنگ ها و قضا ممنوع و در شئون زندگی پیرو مرد مقرر فرمود.

اسلام و عفت زن

در قرآن بیش از هر چیز پاکی دامان زن و عفت و نجابت را مورد عنایت قرار داده و زن را از آلودگی های تهمت وبی عفتی بیرون می آورد – همانگونه که از صفوف متاعیت و حیوانیت بیرون آورد.

قرآن می فرماید:

« زن باید در حصن حصین عفت زیست کند تا از خطرات شهوات وهجوم حملات فاسد بی عفتی و شهوت مصون بماند.»

اینجاست که زنان عفیف باید از ملامت زنان بی عصمت نهراسند و خود را در صفوف آنان قرار ندهند تا حیثیت و شخصیت زن را حفظ کنند. (عماد زاده ،صص 94- 95)

اسلام زن را از محیط تاریک بی سوادی وبی دانشی و متاع و کالا بودن نجات داد و برای او شخصیت و حقوق فردی واجتماعی قرار داده و از همه ی مزایای حیات بهره مند ساخت و ارزش و معنویت زن را بر اساس حیاء و عفت و تقوای او قرار داد. (عماد زاده ،ص 97)

منابع :

1.      صحیفه ی نور ، ج 7.8.9.12.13.15.16.17

2.      چهل حدیث

3.      تبیان ، دفتر هفتم

4.      عماد الدین حسین اصفهانی (عماد زاده) – حقوق زن در اسلام (زنان پیامبر)-نشر محمد